ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
گنداب
جای پای رفتنت
چنان عمیق شد
که خندقی گرداگرد قلعهیِ من حفر کرد
پس از تو
آسمان
بارید
بارید
بارید
خندق
تالاب
مرداب
گنداب
این گنداب هنوز
بوی تو را دارد
محمد مستقیمی، راهی
نوبرانه
سالها پیش از این
چیدم
درشتترین نوبرانه را
از تنها درخت گلابی روستا
در باغمان
و پیشکش کردم به تو
سر کوچهباغ، در کنار آبگیر
دیدگان نوجوانیت
چنان برقی زد
که روستا را روشن کرد
***
چهل سال است
پیشکش میکند به من
گلابی نوبرانه را
درخت پیر
و نمیداند
سر کوچه باغ، در کنار آبگیر
پیشکش میکنم به اولین دخترکی
که از راه میرسد
محمد مستقیمی، راهی