دیش سپید

ادبی

دیش سپید

ادبی

تقدیم به آقای راهی

نوشته شده در تاریخ خرداد ۱۵, ۱۳۹۴ ساعت ۲۰:۳۳ |

تقدیم به آقای راهی(محمد مستقیمی)

 

۳

قرنی گذشته است،

بیتوته کرده کاروانِ سبز

در منزلِ داغ

در منزلِ گرم.

 

در لحظه‌های لوند،

در لحظه‌های مرطوب از عرق

…………

در مُلتقایِ آبی و سبز،

اِستاده رَج به رَج نیایشگران

  • شاید به مناجات این قرن بی‌ثبات

شاید به نماز- ؛

تکبیره الاحرام بسته‌اند.

بیتوته کرده کاروان سبز

و بوی ترش بلوغ را،

در یاخته‌های هوا منتشر کرده است.

 

قرنی گذشته است

  • قرن کودکی-

عطر عمیق زنگوله‌ها و درای‌ها

بنفش،

سرخ،

سفید؛

و رنگ اساطیری شکوفه‌های بادام و سیب

با رقص عفیف صنوبر

در لابلای سوراخ‌های چارگوش طارمی.

 

قرنی که گذشت…..

آشوب باد جنون‌زده

و متقال مبهم مه

وقتی که در آخرین ساعات خاکستری روز

دیدار نور و رنگ را محدود می‌کنند.

با رقص شکوه و شقاوت

سرخ

قهوه‌ای

زرد

و نکهت تلخ کُندُر و عناب در علف

……..

و کاروان،

در منزل یخ‌زده،

در منزل سرد،

در لحظه‌های هذیانی لرز

در لحظه‌های خیس از تگرگ و برف

……… این قرن می‌گذرد.

 

و آسمان عبوس

با ابر الماس بیزِ نقره‌گون

بر پیکر لخت نیایشگران

کافور و مرگ می‌زند

کافور و مرگ می‌زند.

……….

قرن‌ها می‌گذرند

وکاروان سبز

از نهفت سیاه مرگ،

با نوش خنیاگر بهار،

در یک جوانه جاوید می‌شود،

در یک جوانه

جاوید

می‌شود.


 عبدالله شاه‌سیاه(shahsiah.ir)

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.